نگاهی به هجمه های هدفمند به بودجه حوزه های علمیه | علت "عقده گشایی" از نهادهای دینی چیست؟
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، فرهنگ به عنوان مهمترین اصل و زیربنای اسلام و نظام اسلامی از دغدغه های اساسی انقلاب محسوب می شود و توجه به این مقوله می تواند در پیشبرد اهداف و صدور انقلاب نقش اساسی ایفا کند.
به همین منظور تخصیص بودجه متناسب با نیازهای فرهنگی اسلام و انقلاب به نهادها و مؤسسات فرهنگی که وظیفه تبلیغ و ترویج فرهنگ ناب انقلاب و همچنین تربیت کادر فکری و فرهنگی انقلاب را برعهده دارند، از بدیهی ترین وظایف دولت، مجلس و دیگر ارکان تصمیم ساز کشور است.
متأسفانه در سالهای اخیر شاهد شکل گیری جریانی هستیم که «عقده گشایی سیاسی از نهادهای دینی و فرهنگی» را در دستور کار خود قرار داده اند و نهاد«حوزه و روحانیت» به عنوان پشتوانه فکری و فرهنگی انقلاب در نوک پیکان این تهاجمات و عقده گشایی ها قرار دارد.
در یکی دوماه اخیر و همزمان با ارائه لایحه بودجه سال 97 از سوی رییس جمهور به مجلس شورای اسلامی نیز میزان این هجمه ها شدت گرفت و افراد پشت پرده این جریان تلاش کردند تا با شایعه سازی و دستکاری ارقام و اعداد بودجه ای، محملی برای عقده گشایی خود بیابند.
مقایسه بودجه حوزه های علمیه و نهادهای حوزوی با بودجه بخش های دیگر -که به صورت ناشیانه دستکاری شده بود- راهبرد اصلی این جریان رسانه ای را شامل می شد تا این جریان با موج آفرینی رسانه ای در فضای مجازی و انحراف افکار عمومی از بخش های دیگر بودجه ای و عملکردهای ناصواب دولت در بودجه ریزی، نگاه ها را از موضوعاتی مانند افزایش قیمت حامل های انرژی، حذف تعداد زیادی از یارانه بگیران، افزایش بودجه های جاری دولت و... منحرف کرده و با ایجاد هیاهوی رسانه ای، موضوعات فرعی را جایگزین مشکلات اساسی اقتصادی کشور سازند.
بودجه سنواتی 5 سال اخیر و رشد بودجه نهادهای فرهنگی دولتی
با بررسی بودجه های سنواتی سال های 93 تا 97 می توان به نکات جالب توجهی دست یافت که متأسفانه هیچ گاه به آنها پرداخته نشده است.
افزایش دو برابری بودجه نهاد ریاست جمهوری، افزایش 140 درصدی بودجه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، افزایش دو برابری بودجه برخی وزارتخانه ها و موضوعاتی از این قبیل را می توان به وضوح در بودجه های سالهای مورد اشاره مشاهده کرد.
این موضوع درحالی است که بودجه مرکز خدمات حوزه های علمیه با رشد 80 درصدی در طول این پنج سال مواجه شده است و جالب تر اینکه بیش از 40 درصد این بودجه صرف پرداخت بیمه طلاب شده و دوباره به صندوق دولت باز می گردد.
البته باید به این مسائل، موضوعاتی نظیر کارشکنی و عدم پرداخت بودجه های تخصیصی به نهادهای حوزوی و دینی و همچنین عدم توازن میان فعالیت ها و بودجه های فرهنگی برخی مؤسسات را نیز مورد اشاره قرار داد که پرداختن به هرکدام از این موضوعات فرصت جداگانه ای می طلبد و از حوصله این مطلب خارج است.
رسانه های معاند و هجمه به نهادهای حوزوی
کلید خوردن جریان رسانه ای هجمه به نهادهای دینی و حوزوی و فرهنگی انقلابی با تیترهایی مانند:« «نظارت بر بودجهبگیرهای ویژه»، «حذف ردیفهای بودجهای غیرشفاف»، «حذف جدول شماره 17» و...، مجال را برای رسانه های معاند فراهم کرد تا آنها نیز به تهیه گزارش هایی پیرامون وضعیت بودجه فرهنگی در جمهوری اسلامی بپردازند و نگرانی خود را پیرامون بودجه های گزاف فرهنگی!!! ابراز کنند!!
جالب است اگر بدانیم سرویس فارسی شبکه صدای آمریکا با بودجهای بیش از 19.1 میلیون دلار و «رادیو فردا» با 11.1 میلیون دلار بیش از 10.8 درصد از بودجه277.680میلیون دلاری سال 2015 شبکههای ماهوارهای و رادیویی «هیأت رییسه پخش برنامه» برای نفوذ در جامعه ایران را به خود اختصاص داده اند و نگرانی این بازوهای رسانه ای پروژه نفوذ برای بودجه فرهنگی ایران بسیار مضحک به نظر می رسد.
استقلال حوزه علمیه
حوزه علمیه شیعی که از زمان امام باقر(ع) پایه گذاری شده است در طول تاریخ وظیفه تربیت عالمان، پژوهشگران و طلاب را برعهده داشته است و این میراث تاریخی نسل به نسل به حوزه های علمیه عصر ما رسیده است.
استقلال حوزه های علمیه در طول تاریخ از افتخارات شیعه بوده است و در دوران انقلاب اسلامی نیز این نهادهای عالم پرور، در عین پیوستگی فکری و فرهنگی با نظام اسلامی، استقلال خود را حفظ کرده اند.
سخنگوی حوزه های علمیه نیز در پاسخ به شبهاتی پیرامون بودجه نهادهای حوزوی بر استقلال حوزه های علمیه تأکید کرد و گفت:« بودجه حوزه از طریق باور مردم و اعتماد مردم شکل گرفته، ولی اینگونه نیست که نهاد حکومت دینی نباید از دولت کمکی دریافت کند؛ در ردیف بودجه دولت، کمک به حوزه انجام میشود، نه اینکه دولت برای حوزه ردیف بودجه خاص تعریف کرده باشد چون حوزه علمیه ما با بودجههای مردمی و وقف اداره میشود.»
جالب آنکه در بحث های پیرامون بودجه حوزه های علمیه این مطلب به مخاطب القا می شود که این بودجه ها به طلاب داده می شود در حالی که اگر کسی اندک آشنایی با ساختار حوزه های علمیه داشته باشد بر این موضوع صحه می گذارد که شهریه طلاب از وجوهات شرعی است که با قناعت و روش زاهدانه آنان مخارج خانواده یک روحانی را تامین می کند.
وجود شخصیت های برجسته ای در رشته های مختلف علوم اسلامی چون شیخ مرتضی انصاری، صاحب جواهر، صدرالمتالهین شیرازی، علامه طباطبایی و حضرت امام (ره) که گاه تنها با هدایای مردمی یا به جز ناچیزی از سهم امام زندگی خویش را گذرانده اند، سیره زاهدانه روحانیان شیعه را روشن می کند.
مقایسه بودجه حوزه با دیگر نهادهای علمی
حوزه علمیه به عنوان محل تحصیل عاشقان معارف الهی، وظیفه تربیت طلاب و پژوهشگران علوم دینی را برعهده دارد و سالانه بیش از 10 هزار نفر طلبه جدید برای آموزش معارف دینی به بیش از 500 مدرسه علمیه سراسر کشور وارد می شوند و طبق برآوردهای موجود، بیش از 200 هزار طلبه و روحانی در کشور وجود دارد.
اگر بخواهیم مقایسه ای میان بودجه حوزه های علمیه با دیگر نهادهای علمی مانند دانشگاه تهران، اصفهان، فردوسی، دانشگاه پیام نور و ... داشته باشیم، به این نتیجه می رسیم که بودجه اختصاص یافته به حوزه علمیه حتی نمی تواند نیازهای بازسازی و مرمت بخشی از 500 مدرسه علمیه کشور و هزینه فعالیت های فرهنگی گسترده حوزویان در مسائلی که نظام به این فعالیت های فرهنگی نیاز دارد را تأمین کند و از سویی نیز نسبت به بودجه های تخصیصی این دانشگاه ها به مراتب کمتر است.
بودجه های پیشنهادی سال 97 برای دانشگاه هایی که در بالا به آنها اشاره شد را از نظر می گذرانیم:
دانشگاه تهران 884 میلیارد تومان، دانشگاه فردوسی مشهد نزدیک به 350 میلیارد، دانشگاه اصفهان نزدیک به 230 میلیارد و دانشگاه پیام نور نیز 1044 میلیارد تومان از بودجه را به خود اختصاص داده اند.
این درحالی است که مرکز شورای عالی حوزه حدود 450 میلیارد تومان بودجه را به خود اختصاص داده است و یا مرکز مدیریت حوزه های علمیه خراسان با بیش از 25 هزار طلبه، 120 میلیارد بودجه دریافت می کند در حالی که دانشگاه فردوسی با حدود 15 هزار دانشجو نزدیک به سه برابر آن بودجه دریافت می کند و یا حوزه علمیه اصفهان با 6 هزار طلبه هیچ بودجه مجزایی ندارد در حالی که دانشگاه اصفهان حدود 230 میلیارد بودجه دارد.
البته این مقایسه ها به معنای مخالفت با بودجه های اختصاص یافته به دانشگاه ها نیست چراکه اختصاص بودجه های متناسب با نیاز نهادهای علمی باید صورت گیرد تا شاهدپیشرفت علمی در کشور باشیم.
انتقام از فعالیت های جامعة المصطفی با شبهه افکنی
یکی از شبهاتی که پیرامون بودجه نهادهای حوزوی و دینی به صورت گسترده منتشر شده است، مربوط به بودجه جامعة المصطفی العالمیه است؛ دانشگاهی که وظیفه تربیت طلاب خارجی و در حقیقت صدور انقلاب به اقصی نقاط عالم را برعهده دارد.
با اندکی دقت در بودجه 5 سال اخیر به این نتیجه می رسیم که مظلومیت مضاعفی در اختصاص بودجه به این دانشگاه تأثیرگذار بین المللی دیده می شود بطوریکه بودجه آن از 200 میلیارد در سال 93 به 300 میلیارد در سال 97 رسیده است که 50 درصد رشد را نشان می دهد و این درحالی است که بیش از 14 هزار طلبه خارجی در ایران مستقر هستند و این دانشگاه در کشورهای گوناگونی در قاره های مختلف جهان نیز نمایندگی دارد.
جالب این است که بدانیم که عربستان سعودی برای کنترل نفوذ فرهنگی و صدور انقلاب اسلامی ایران، هزینه های فراوانی را انجام می دهد و بیش از 25 درصد درآمد نفتی این کشور صرف کار های علمی و پژوهشی و تبلیغ افکار وهابیت می شود.
مجله آمریکایی "گلوبالیست" در گزارشی به تلاشهای عربستان برای گسترش بنیادگرایی و فرقه وهابیت در جهان به ویژه کشورهای آفریقایی با هزینه های هنگفت پرداخته و می نویسد: «عربستان بدون شرم و خجالت بزرگترین کمپین دیپلماسی عمومی خود در طول نیم قرن گذشته راه به راه انداخت و بیش از یکصد میلیارد دلار با هدف گسترش تفسیرهای بنیادگرایانه و افراطی از اسلام هزینه کرد و با این کمپین توانست به "تندروها" در جوامع دینی اسلامی در سراسر جهان قدرت بدهد.»
این گزارش می افزاید: «برخلاف تصور غالب، کمپین عربستان در وهله اول با هدف گسترش دین نیست بلکه با هدف کسب جغرافیای سیاسی و به طور مشخص تقویت سلطه گری عربستان در کشمکش با ایران، به منظور سلطه یافتن (ریاض) بر جهان اسلام است. از این رو، با این اقدامات عربستان، رویکرد (دینی) بنیادگرایانهِ مخالف با تشیع گسترش می یابد.»
همچنین کانسا استاد تاریخ و دانشمند فرانسوی در کتاب خود به نام "دکتر سعودی و آقای جهاد" چنین افشاگری می کند که "عربستان سالانه بیش از هشت میلیارد یورو برای گسترش تفکر وهابیت در داخل و خارج مصرف می کند که این رقم برابر است با ۳۲برابر هزینه ای که واتیکان سالانه برای تقویت و گسترش دین مسیحیت دارد."
در بخشی از این کتاب آمده است: «دولت سعودی ۴/۴میلیون دلار برای آموزش زبان عربی در افغانستان هزینه نموده تا ترویج اندیشه وهابیت راحت ترشود. از همین جهت، امروز تعداد زیادی از مدارس دینی ولایات افغانستان مخصوصا ولایت بلخ، مرکز تبلیغ وهابیت شده است.»
جالب تر اینکه عربستان سعودی قصد دارد با هزینه کردن نزدیک به یک میلیارد دلار، حدود ۶۰۰ مسجد در بنگلادش بسازد و جریان وهابیت با ساخت ١١ هزار مدرسه در سال ١٣٨٣ در افغانستان نيز به آموزش ٧٠ هزار عالم وهابي پرداخت تا پهنه فعاليت خود را در مناطق مختلف گسترش دهد.
امام خمینی(ره) در ترسیم بودجه حوزه های علمیه شیعه و مقایسه آن با مراکز دینی مسیحی می فرماید:
«... درآمد ماهیانه شما که آقایان به اسم «شهریه » به شما می دهند از پول سیگار دیگران در هر ماه کمتر می باشد.
من در روزنامه یا مجله ای دیدم که بودجه ای که واتیکان برای یک کشیش در واشنگتن می فرستد یک قلم بسیار درشتی است. حساب کردم دیدم از تمام بودجه هایی که حوزه های شیعه دارند بیشتر است.»(جهاد اکبر، مجموعه درسهای اخلاق حضرت امام خمینی (ره)، صفحه 48 - 49)
واضح است که با توجه به فعالیت مثلث سعودی، اسرائیلی و آمریکایی برای جلوگیری از نفوذ فرهنگی و گفتمانی انقلاب اسلامی، نیاز است تا فعالیت های جامعة المصطفی العالمیه در کشورهای گوناگون مورد حمایت بیشتری قرار گیرد اما متأسفانه برخی جریانات خاص به دنبال محدود کردن فعالیت این مرکز تأثیرگذار با هجمه به بودجه آن هستند.
بودجه فرهنگی و شانتاژهای رسانه ای
به هر روی آنچه در بودجه سال های گذشته دیده می شود، ظلم مضاعف در حق فرهنگ کشور است و این موضوع آنقدر تأسف آور است که کاهش ۸۰ درصدی بودجه حوزه قرآنی حتی صدای نمایندگان با تفکرات خاص را هم درآورده است.
البته نباید از نظر دور داشت که نظر ویژه بودجه ای دولت به سازمان میراث فرهنگی، نهاد ریاست جمهوری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر مؤسسات فرهنگی دولتی در این میان مغفول مانده است و شبهه افکنان تنها به شبهه افکنی و شایعه سازی پیرامون بودجه نهادهای دینی پرداخته اند که نشان از هدف افراد پشت پرده این جریان رسانه ای در داخل و خارج از کشور دارد.
حال نیاز است نکاتی پیرامون بودجه سال 97 بیان شود که متأسفانه در هیاهو و شانتاژ رسانه ای حرفی از آنها به میان نیامده است.
مشرق گزارش داده است که برای سال آینده تعداد جلسات مربوط به اداره امور هیأت دولت 270 جلسه برآورد شده و هزینه برگزاری هر جلسه برای اداره امور هیأت دولت مبلغ 37 میلیون تومان لحاظ شده است و به عبارت دیگر بر اساس لایحه پیشنهادی دولت، اعتبار 10 میلیارد تومانی برای برنامه اداره امور هیأت دولت برای برگزاری 270 جلسه خرج خواهد شد.
از سویی نیز مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری که مدیریت آن را حسامالدین آشنا بر عهده دارد، قرار است در سال آینده ۳۰ نشست و همایش برگزار کند که میانگین اعتبار هر یک از این نشستها ۱۱۳ میلیون تومان و بودجه مجموع آن 3.4 میلیارد تومان اعلام شده است و همچنین این مرکز برای تهیه ۲۵ گزارش درباره سیاستها و راهبردهای مرتبط با فرآیند جهانی شدن مجموعا 3.5 میلیارد تومان بودجه خواهد گرفت که سهم هر یک از این گزارشها ۱۴۱ میلیون تومان برآورد شده است.
نود اقتصادی هم گزارش داده است که در لایحه بودجه سال آینده مقرر شده بابت هر گزارش تحلیل دادههای آماری برای معاونت امور زنان و خانواده رییسجمهور، ۴۰ میلیون تومان حقالزحمه داده شود. همچنین مطابق لایحه بودجه ۹۷، هر جلسه دبیرخانه ستاد ملی زن و خانواده ۸ میلیون تومان هزینه دربر دارد!
حال سؤال اساسی اینجاست که دولت که شعار شفافیت بودجه ای و عملکردی را می دهد، آیا حاضر است گزارش کار و دستاوردهای بخش های مورد اشاره و بسیاری دیگر از بخش های مشابه را به افکار عمومی اعلام کند و یا چنین شعاری تنها برای دیگران کاربرد دارد و جریانات فرهنگی دولتی و همسو با دولت از دادن هرگونه گزارشی معاف هستند؟/872/ی۷۰۲/ق